یک جوووون بی مغز

درگیری هایی بین سر انگشتان یک بی مغز و کیبورد

یک جوووون بی مغز

درگیری هایی بین سر انگشتان یک بی مغز و کیبورد

وقتی آدم مثل سگ پشیمان میشود

آره  دقیقا درسته. الان مثل سگ پشیمونم و هیچ غلطی هم نمیتونم بکنم. 

همینه دیگه٬ رسمش این بوده٬ یه کاری میکنی تو عند بی فکری و گاهی عصبیت و گاهی خریت و بعدش که نتیجه میده حالا هی میگی ای خدا اشتباه کردم. 

حالا منم از همون خریت های عصبی کردم و دارم میگم ای خدا...

فقط ای کاش این بار هم گذر زمان (که در این مواقع خیلی دوسش دارم) مثل دفعات قبلی به دادم برسه و خدا هم خودش ماست مالیش کنه و خوب بشه. 

 

 

بله ...................... 

خریت نکنید... منم تلاش میکنم دیگه از این مدل خریت ها نکنم. 

 

 

 

بماند که من خره هستم با خریت هام حال میکنم.

نظرات 9 + ارسال نظر
مزخرف نویس یکشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 09:28 ق.ظ http://mozakhrafism.blogsky.com

خب خره...من با همین خریت هات حال میکنم دیگه!!!
در ضمن...اشکال نداره عزیزم... اتفاقی نیوفتاده هنوز... ۵ ٬ ۶ سال دیگه تازه معلوم میشه آره یا نه!!

جو.و.و.و.و.وو.و.و.و.ون
عامو یه کم صبر کن آدم پست رو بزاره تو وبلاگ بعد فرتی بیا نظر بده
همین دیوونگیهامه که بدبختم کرده ولی دارم تو عند خوشبختی حال میکنم و فکر کنم به تو هم حال میده
جو.و.و.و.و.و.و.و.و.و.و.ونم

کورش آریامنش دوشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 11:10 ق.ظ http://www.arja.blogsky.com

درودهای فراوان به مدیر مسئول وبلاگ:
محقق عزیز وبلاگ جامعه شناسی ایران http://www.arja.blogsky.com
شمار دعوت به این وبلاگ می نمایم و از نقدهای خوبتان دریغ نورزید0 انجمن حجتیه مهدویت مزدوران انگلستان در ایران ـ در باره ملت و مسأله‏ ملی ـ آزادی بیان و ولایت فقیه ـ هنجارها و ناهنجارها ـ هویت ملی در ایران ـ چرا کاندیداها نمی توانند نماینده واقعی شهروندان جامعه ایران باشند ـ ارتباط مارکسیسم با الهیات هگل ـ فرهنگ رشوه در نظام اداری جمهوری اسلامی ـ طرفداران دیکتاتوری در ایران ـ مشروعیت بخشیدن به یک نظام دیکتاتوری دینی، سنتی ـ ایران در چمبره نفوذ دینی، سنتی ـ تهاجمات و جنایات ارامنه، اسماعیل سیمیتقو و سردار ماکو ـ بیانیه محکومیت جنایات ارامنه و عناصر واپس گرا و مارکسیسم ـ نقش آزادی ها در سرنگونی دیکتاتوری سنتی ـ آدمیت برتر است یا انسانیت، جامعه دینی برتر است یا ـ گفتگوهای شبانه بین پروفسور دکتر استاد احمدی نژاد با امام زمان غایب ـ انسانیت از دست رفته ـ من هنوز انسانم!!!!!! ـ فروپاشی مارکسیسم و علل فلسفی آن ـ تئوری ئوطئه قدرت بر علیه جامعه ایران ـ جامعه شناسی دین ـ مبارزه با استعمارگران ـ طنزی از دکتر، پروفسور استاد احمدی نژاد را بهتر بشناسیم ـ قاچاق کالاهای وارداتی ـ عامل تثبیت جامعه دینی، سنتی ـ آموزش تفکر دینی، سنتی در واپس گرائی و انتخابات ـ اضمحلال و فروپاشی شاهنشاهی ساسانی ـ اقتصاد دولتی ـ علل عقب ماندگی ایران ـ محدودیتهای زبان و منطق ـ 000 و مقالاتی دیگر با تشکر کوروش آریامنش

[ بدون نام ] یکشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 08:15 ب.ظ

مگه چه خرییتی کردی؟
.
.
.
.
زود و تند و سریع بگو تا بهت شک نکردمااااااااااااااااااااا!!!

علیک سلام
شما اسم نداری ؟
هر کی هستی باش
مهم اینه که فکر کنم خریتی که کردم حل شد
حسابی ترسیدم
اما چیزی نشد فقط یاد گرفتم دیگه از این خریت ها نکنم

[ بدون نام ] چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 06:49 ب.ظ

ببخشید یادم رفت.ندا هستم.و ببخشید که فوضولی کردم!!

خواهش میشه قربان من که نشناختم ولی چاکر هر چی فوضول وبلاگی هست هم هستم.

فرزاد کافه چی جمعه 28 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 02:33 ق.ظ http://cafepechpech.blogsky.com

یه کوفتی توی این وبلاگت بنویس... یالا دیگه!!!
مگه نگفتی توی عید اینجا مینویسی؟؟ منتظرم!

چشم چشم جوووون
غلط کردم نزن دیر شده اما به جون جونم اینترنتم سرعتش مزخرفه
اینم از برکت کامپولوتل دایی جانه

جوووونور جمعه 28 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 02:48 ب.ظ http://joooonevar.blogspot.com

سلاملیکم سلاملیکم
ای بابا...خریت که خوب است این روزها بزرگان گر خریت نکنند بزرگ محسوب نمیشوند...مگر از اخبار بی خبرید؟...این روزها همه خریت میکنند...دنیا خنده است و خریتها...خوش باش و غم مخور که تا خریتی نباشد بزرگی در این وادی بر کرسی ننشیند...!
شما ما را نمیشناسید لیکن ما شما را میشناسیم...
داداش فرزاد جانمان تعریف شما را بسیار کرده بود آمدیم عمارتتان ببینیم چه خبر است که دیدیم بحث خریت را پیش کشیده اید...ما خود جوووونوری هستیم بس عجیب با خریتهای بسیار که همیشه همین خریتهایمان است که دنیا را به کاممان ملس نموده...
غم مخور ...
بدان و آگاه باش که خریت این روزها سبب جاه و مقام است...باشد که رستگار شوید
آئین جوووونوری...فصل خریت...مبحث یکم!

به به به
خوش اومدید عمارتمون چراغون شده
آخه خریت در مورد جون خیلی خریته.
خیلی قشنگ مینویسی جونور اباد اباد باشی ایشالا.

جوووونور دوشنبه 2 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 04:33 ق.ظ http://joooonevar.blogspot.com

سلاملیکم سلاملیکم
قربان قدمتان که پا به عمارت ما گذاشتید...
داداش فرزادمان دوستانشان هم مثل خودشان گل هستند.

قوربان قدم شما شوم که اینقدر قربان میشوید.
دوستای فرزاد جون دوستای منم هستند اما فقط خودش جووووووونمه.
کلا و کاملا چاکرتونم.

جوووونور دوشنبه 2 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:30 ب.ظ http://joooonevar.blogspot.com

سلاملیکم سلاملیکم
محض رضای خدا در این سال جدید یک کتابت جدید در این عمارتتان مرحمت فرموده و در و دیوارش را رونق ببخشید

به روی چشم دیگه نمیشه ننویسم ... دیگه وبلاگ مشتری دار شده.

الهه شنبه 7 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 06:38 ب.ظ http://taitan.blogfa.com

مگه خریت چشه؟

خریت کردن هنره

خریت خوبه من من هم هنرمندم دوت هام میدونند چقدر هنرمنم
چن وقت پیش یه کار کاملا هنری کردم که خودم توش مونده بودم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد