یک جوووون بی مغز

درگیری هایی بین سر انگشتان یک بی مغز و کیبورد

یک جوووون بی مغز

درگیری هایی بین سر انگشتان یک بی مغز و کیبورد

ه...ا...ه

خیلی تکراریه که بگم سلام. 

وقتی داغ میکنم اگه حرف نزنم بهتره. الان کمی تا قسمتی داغ کردم. انگشتای درگیرم بالای کیبرد ول میچرخند.  

کاش میشد آدم خودش رو خاموش کنه. جمله تکرارییه اما الان دلم خواست خودم رو خاموش کنم. 

سخته که جهالت خودت رو احساس کنی. سخته که نتونی بری. سخته که لنگ یه دل شکسته باشی. این ساز شکسته اش خوش آهنگ تر است. سخته بفهمی دار چرت و پرت مینویسی. سخته نتونی از کلامات خوش آهنگ تر برای توصیف استفاده کنی. بچه پاستوریزه. 

قبلا مثل مونگل ها میومدم میگفتم شاد باشید اما الان شاید مونگل تر از قبل نشستم دارم دنبال دل شکسته میگردم. 

شاید خوشی زده زیر دلم. این وبلاگ مسخره باید حذف بشه. منم باید این کیبرد رو زیر دستام خوردش کنم. یه خری هم باید بیاد چند تا تو گوشی بزنه به من. 

 تو هم نباید انقدر بیکار باشی که این مزخرفات رو بخونی. برو دیگه.

خبر دار

خبردار شدم: 

سایت های مدیریت بلاگفا و پرشین بلاگ فیلتر شدند... چند وقت دیگه کابل های اینترنت رو زیر دریا میبرند و میگند به درد نمیخورد.  

بلاگ اسکای هم بیریک میزنه... جدید ترین نظرات کافه پچ پچ شده بود ۱۱۴۱ تا!!!

ریگی اعدام شد... من که باهاش رفاقتی نداشتم... به من چه. 

من هنوز نفس میکشم... خدا رو چه دیدی شاید دلم خواست چیز دیگه ای بکشم. 

اعتیاد نه...ورزش هم نه... خواب آری. 

آموزش دانشگاهمون قاطی کرده و برای جماعت کثیری در دروس مختلف نمره ۱۸.۷۶ رو تو سایت وارد کرده. صحنه های دیدنی کیفور شدن بچه ها تو مرکز کامپیوتر و چند لحظه بعد دپرسیشون واقعا خنده داره. خودم هم عشق دنیا رو کردم وقتی نمره آمارم رو دیدم. از اون استاد بعید نبود که من ۱۸ بگیرم. اعتماد به نفس دارم. 

شب بر شما خوش تا صبح فردا.

یه لکه

قبلا اعتقادم این بود که غم ها و دل شکستگی های که در اثر یک رفتار یا یک حرف به وجود میاد کم کم و در اثر گذشت زمان حل میشه. اما چند وقتیه که احساس میکنم وقتی دلت شکست یه لکه تو قلبت به وجود میاد و شاید بتونی کم رنگش کنی یا برای فراموشیش تلاش کنی اما نمیتونی کاملا پاکش کنی. شاید اشتباه میکنم. 

در تلاشم بعضی لکه ها رو کم رنگ کنم اما گاهی پر رنگ تر میشند و فراموش نشدنی. 

خواهشا کسی به خودش نگیره و برداشت اشتباه نکنه. 

فضولی بعضی چیز ها هم به شما نیومده.

با من بسازید

سلام به همه اونهایی که هنوز میاند اینجا 

طبق تصمیمات قبلیم این وبلاگ الان باید حذف شده بود اما چند تا از نظراتی که برای پست قبلی داده بودید حسابی شارژم کرد و نظرم برگشت.  

چند وقتیه به وبلاگ دوستان سر نمیزنم. وقت نمیشه یا شاید گاهی وقت ها سرعت سیستم های مرکز من رو منصرف میکنه. 

پنجشنبه ظهر حسابی حس نوشتن داشتم اما مرکز تعطیل شد و حتی نتونستم جواب نظرات رو کامل بدم. خلاصه دوستان بنده رو عفو کنند چون درس و زندگی و... یا شاید هم بی حالی خودم مشغولم کرده. 

دو دل هستم که دیگه چیزی اینجا بنویسم یا کلا بی خیال بشم. چرندیاتی هم که تا الان نوشتم به درد کسی نمیخورده و نمیدونم که چیزی برای نوشتن هست یا نه. بعضی نوشته ها نباید منتشر بشه و بعضی هم نباید نوشته بشه. 

چند روزی با من بسازید تا یه خاکی به سرم بریزم. 

شاد و برقرار باشید.

کدومشو بگم؟

صدای کولر... جای پا... برو بالا... کل مسیر به لرزه افتاده... قدم بعدی... نترس... 

دست های رها... آزاد و بی صدا... جمله ها... سنگ هایی که به سمتت میاند...  

هیچکس تنها نیست... اگه قبولش داری... سفت محکم وایسا جلوش... حرفت رو بزن...  

گل های روی میز... اعتماد کن... طناب رو رها کن... فحش کشش کن... یه چیزی هست... باور کن...  

تفکرات پیچیده... نمیشه نوشت... مقایسه نکن... متنفرم از مقایسه... درد ها رو باید فهمید... ذهن ها رو نباید جستجو کرد... نمیتونی بری در اعماق وجود... غم و تنهایی... غم مثبت... غم منفی... مثبت در منفی تو روح معلم ریاضی...قافیه هم میخوای بچه رو...

گل به روی شاخه زیباست... میشه خودت رو بسازی... با دیدن یه مورچه... پاهات رو بزار تو جوب آب... مورچه ها رو خیس نکن...  

دیووونه نشدم... خدا عالمه... جهالت هم بده ها... کاش حداقل نمیدونستیم جاهلیم... مینویسی پاک میشه... مینویسه پاک میکنه... مداد بهتره یا خودکار... پاک کن هم به درد میخوره؟... چرا ویروسس هایی که تو فلش سیستم بغلی هستند جیغ میزنند؟... دارند میمیرند... مرده شوری چه طوره؟... وقتی کل مسیر میلرزه باید چیکار کرد؟... رفتن و نرسیدن...  

سرعت اینترنت بالا... امتحان... برای چی؟... باید شک کرد تا بعدش به یقین رسید... خدایا همه چی خوبه فقط وقتشو بیشتر کنید... یه جوب آب شاید بزرگترین نعمت یا ثروت دنیا باشه...به شرطی دمپایی هات سالم باشه... 

توقعات بالا... چی میخوای... خریت همچنان باقیست... میخندی؟... بخند... به من چه... به تو چه... دیوانگی هم عالمی دارد... وقتی نمیشه مثل بچه آدم نوشت مجبورم اینجوری بنویسم... 

عزیز من... نداریم... عقل... علاقه... نیاز...نداریم... شناسایی روحیه ها... شخصیت شناختنی نیست... هست... بسه دیگه... زیادتون شد...نه سلام داشت نه خداحافظ...